علی حیدری، پاکبان باهمت منطقه ۸ است و از دوازدهسالگی ورزش کشتی و تکواندو را دنبال کرده و توانسته مقام قهرمانی کشوری و قهرمانی استان را به دست بیاورد. او دیپلم دارد و به اینکه پاکبان است، افتخار میکند. این پاکبان مسئولیتپذیر تلاش میکند بدنی سالم داشته باشد.
حرف از مواد نیروزا که میشود، با جدیت میگوید: «بچه روستا هستم و تنها دوپینگم، روغن زرد و کره محلی است.» این راهها هیچوقت آخر و عاقبت خوبی ندارد. او برای کسب مقامهایش بسیار کوشیده و برای رسیدن به جایگاه فعلی خود در ورزش سخت تمرین کرده است. حیدری این روزها نیمنگاهی به مربیگری دارد و علاقهمند است بهعنوان مربی کشتی شناخته شود.
حیدری متولد۱۳۶۵ و بزرگشده روستای چکنه سرولایت در ۲۰ کیلومتری سبزوار است. دامداری میکرده و درکنارش به ورزش موردعلاقهاش هم میپرداخته است. از سه سال قبل که به مشهد آمده است، در محله امامخمینی (ره) ساکن شده و در اوقات فراغتش به ورزش هم میپردازد.
حیدری از زمانیکه خودش را شناخته است، اطرافیانش را دیده که ورزش میکردهاند. او میگوید: محیط روستا کوچک است و مردم امکانات بسیاری برای ورزش ندارند. در روستای ما بیشتر نوجوانان و جوانان بهسمت ورزش چوخه میروند.
او به یاد میآورد که مردهای روستا عصرها که بیکار بودهاند، مسابقههای کشتی و چوخه میگذاشتند. دیدن آنها سبب شد او هم به این ورزش علاقهمند شود. حیدری ادامه میدهد: برادر بزرگترم معلم ورزش بود و بعضی روزها به جوانان روستا تمرین کشتی میداد. آن زمان، نوجوان بودم و بههمراه برادرم برای دیدن تمرینها و نرمش به سالن میرفتم. آنها ابتدا نرمش میکردند، سپس به تمرین کشتی میپرداختند.
حیدری با آن گروه نرمش میکرده، اما بهدلیل اینکه وزنش از همه آنها کمتر بوده است کسی حاضر نبوده او را بهعنوان حریف تمرینی انتخاب کند. به همین دلیل تمرینها را نگاه میکرده است و در منزل از برادرش میپرسیده که اسم آن فن چیست و چگونه اجرا میشود. میگوید: برادرم میگفت استعداد و پیشتکار خوبی دارم. او این امید را به من میداد که در آینده میتوانم به مقامهای خوبی دست پیدا کنم.
همین انگیزه دادن و تلاش حیدری سبب شد او سخت تمرین کند. با آمدن مربی از شهر به روستای آنها، زندگی ورزشی حیدری هم شکل تازهای به خود میگیرد. او میگوید: مربی کیکبوکسینگ آموزش میداد. بهدلیل اینکه نوجوان منضبطی نبودم و سر کلاس شیطنت میکردم، قبول نکرد در تمرینها شرکت کنم.
اما او شوق یادگرفتن داشته است. با آنکه استاد او را از کلاس آمدن منع کرده بود، راهحلی برای این مشکل یافت. حیدری میگوید: ساعتها از پشت شیشه کلاس به تمرین بچهها نگاه میکردم. میدیدم که استاد چگونه آنها را تمرین میدهد. در خانه همانها را تمرین میکردم. یک روز که از پشت شیشه داشتم تمرین بچهها را تماشا میکردم، مربی بیرون آمد و صدایم کرد. گفت دیدهاست که مشتاقانه تماشا میکنم و متوجه شده بود که چقدر به این ورزش علاقه دارم؛ بعد گفت «به شرط اینکه منضبط باشی و بچهها را اذیت نکنی، میتوانی در کلاس شرکت کنی.»
از آن روز به بعد علیآقا تلاش میکند بهترین کلاس باشد. سه ماه بعد، آمادگی کامل پیدا میکند و مربی، او و دو تن از نوجوانان را برای مسابقههای تهران میفرستد. این پاکبان زحمتکش در مسابقههای کشوری سال۱۳۸۵ در وزن ۵۷ کیلو مقام اول را به دست میآورد. این مقام انگیزه او را برای تمرین دوچندان میکند.
سایر نوجوانان و جوانان هممحلهایاش هم با دیدن مقام او برای تمرین انگیزه پیدا میکنند. با مقامآوردن این جوانان، تعداد بیشتری برای تمرین به سالن مراجعه میکنند و کیکبوکسینگ حسابی بین جوانان محبوبیت پیدا میکند. حیدری در مسابقههای استانی سال۱۳۸۷ کیکبوکسینگ هم مقام قهرمانی استان خراسان رضوی را به دست میآورد.
با رفتن مربی، نوجوانان و جوانان تمرین را رها میکنند، اما علیآقا درکنار دامداری ورزش را ادامه میدهد تا بدنش افت نکند. بعد از رفتن مربی، او دیگر کیکبوکسینگ تمرین نمیکند و دوباره به همان ورزش مورد علاقهاش، کشتی، برمیگردد و تمرین را از سر میگیرد. خودش میگوید: مسابقهها و فیلمهای آموزشی را نگاه و تمرین میکردم. سال۱۳۹۲ در مسابقههای روستایی عشایری استان خراسان رضوی شرکت کردم و توانستم مقام سوم استان را به دست بیاورم.
د س بعد از آمدنش به مشهد و شاغلشدنش در شهرداری و اداره خدمات شهری، ورزش را رها نکرده است. با آنکه شیفتش متغیر است، دست از تمرین کشتی برنداشته و زمانی را برای رفتن به سالن و تمرین درنظر گرفته است. او یک مربی پیدا کرده و زیرنظر او تمرین کشتی را از سر گرفته است. حیدری میگوید: مهر امسال در مسابقههای پیشکسوتان کشتی آزاد شرکت کردم و توانستم مقام چهارم استان را به دست بیاورم.
حیدری با آنکه سالها سخت تمرین کرده، معتقد است حقش را از ورزش نگرفته و به جایگاهی که دلش میخواسته نرسیده است، زیرا امکانات در روستا برایش مهیا نبوده است. او میگوید: اکنون سنم برای قهرمانی و مسابقههای بینالمللی مناسب نیست و باید در رده پیشکسوتان مسابقه بدهم؛ دوست داشتم در نوجوانی و جوانی روستایمان آنقدر امکانات داشت که میتوانستم درخشش خوبی در استان و کشور داشته باشم.
حالا هم به این فکر هستم که بتوانم مدرک مربیگریام را بگیرم و در این زمینه فعالیت کنم. شاید یکی از دلایلی که میخواهم مربیگری را دنبال کنم، بچههای بااستعداد روستایمان هستند که امکانات اندکی درزمینه ورزش دارند. شاید از این طریق بتوانم به آنها خدمت کنم.